دلخوشیهای ما...

مادرانه های من1

1392/9/26 19:19
نویسنده : تارا
698 بازدید
اشتراک گذاری

دستهای کوچک ونگاههای معصومتان ارامش رابه من هدیه میکند ومن

 

ازلبخندهای کودکانه تان روحی تازه

 

می یابم

 

وقتی به کودکیهای خویش می اندیشم-به انوقتهاکه محبتهای بی دریغ

 

مادرم را هیچ  میپنداشتم  اندوهی

 

وجودم رافرامی گیرد

 

اما امروز من مادرم وحس عاشقانه های مادرم اینک دروجودم ریشه

 

می دواند  حالا مهربانیها-اشکها-و

 

لبخندهایش رابهترحس میکنم  وتورا فرزندم عاشقانه میخواهم....

 

فرداهایی  که درمسیرزندگی توست امروزهای مرابرایت زنده

 

خواهدکرد...

 

پس مرد باش باقلبی پراز عشق ودستانی پراز رویای

 

 

 

 

زیستن......

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

فریبا
8 آذر 92 10:53
مائده
8 آذر 92 16:18
خیلی قشنگ بود تارا جون
تارا
پاسخ
مامان نی نی
8 آذر 92 18:33
عالی بود عزیزم خوش به حال گل پسرا با این مامانی نازنین
ماری
9 آذر 92 17:10
لایک
نیلوفر/مامانه روژینا
16 آذر 92 2:16
وااااای چه متنه قشنگی نوشتی مامانی.منم خیلی دوست دارم از احساساتم برای روژینا بنویسم اما اصلا ادبیاتم خوب نیست
تارا
پاسخ
بیتا
16 آذر 92 23:50
خیلی قشنگ نوشتی دوستم ... فردا موعدش هست ،برام دعا کن ، تو یه مادری و مادر مقامش اینقدر بالاست که بهشت زیر پاشه... برام دعا کن، به حرمت مادر بودنت خداوند دعاتو مستجاب میکنه ....
تارا
پاسخ
حتماااااااااا عزیزم