دلخوشیهای ما...

بدون عنوان

1393/3/3 20:24
نویسنده : تارا
645 بازدید
اشتراک گذاری

گاهی فراموش میکنم بزرگ شده ام گاهی دلم می خواهد مثل بچه هایم بازیگوشی  کنم  مثل بچه هایم پازلهای کودکانه بچینم کتاب نقاشی بخرم وتا اخرشو رنگ بزنم  

بی هیچ دغدغه ای کارتون ببینم.............گاهی دلم می خواهدبچه شوم

گاهی هوس اغوش مادرمو میکنم  مثل اون وقتها باعشقی کودکانه بغلش کنم وبگم خیییییلی دوستت دارم

کاش میشد برگشت به اون روزها......

پسندها (3)

نظرات (6)

مــن و آوايي قــلــمــبــه
14 خرداد 93 18:57
سلام خواهر جون معلوم هست كجايي دلم برات لك زده بود پاي اوايي شكسته بود خواهر و هنوزم تو گچه
آزاده مامان آرتین
28 خرداد 93 16:09
منم باهات موافقم،گل گفتی
ღايـــليـــــــــا شاهـــزاده كوچولوي مامان و باباღ
3 تیر 93 23:57
چ متن زیبایی خیلی به قلبم نزددیکه
مـ ــریـــ ـــــم
6 تیر 93 22:49
واقعا همینطوره کاش میشد برگشت ب اون روزاااااااااااااااااااا
ღايـــليـــــــــا شاهـــزاده كوچولوي مامان و باباღ
8 تیر 93 12:51
یا اله الخلق یا رب الفلق ای خدای انجم و شمس و شفق از تو می خواهم در این ماه شریف چشم پوشیدن ز جرم ما سبق ماه مبارک رمضان، ماه دوری از گناهان و ماه بندگی مبارکباد
ღايـــليـــــــــا شاهـــزاده كوچولوي مامان و باباღ
9 تیر 93 11:58
امیدوارم شما هم جزو اون دسته آدمایی باشین که موقع مسواک زدن آبو هدر نمیدن .من خودم وقتی مسواک میزنم دستمو زیر شیر آب میگیرم اینجوری هم آب هدر نمیره هم دستم تمیز میشه . من یه همچین مخی هستم دیگه
تارا
پاسخ